لکسیس: اقتصاددان گمنام
یک اقتصادشناس بزرگ و پر ارج آلمان که نه از اصحاب مکتب تاریخی است و نه از اجتماعیون دولتگرا، لکسیس Lexis استاد دانشگاه گوتینگ است که تألیفات مهمی راجع به موضوعات مختلف اقتصادی مانند مسائل پولی و انگاره جمعیت و انگاره
نویسنده: شارل ریست
مترجم: کریم سنجابی
مترجم: کریم سنجابی
یک اقتصادشناس بزرگ و پر ارج آلمان که نه از اصحاب مکتب تاریخی است و نه از اجتماعیون دولتگرا، لکسیس Lexis استاد دانشگاه گوتینگ است که تألیفات مهمی راجع به موضوعات مختلف اقتصادی مانند مسائل پولی و انگاره جمعیت و انگاره ی عمومی اقتصاد دارد. این آثار در مجلات و مجموعه های مختلف منتشر شده است، بویژه در مجله ی Jarbucher fur Nationalokonomie und Statistik و در مجموعه ی Handbuch de Schonberg و در مجموعه ی بزرگ Handworterbuch der Statwissenschaften. همه از بلاغتی شیوا و ذهنی نقاد و دانش پژوه حکایت می کند. استاد لکسیس ظاهراً سنت اقتصادشناسان مدرسی را ادامه می دهد ولی نتیجه های خوش بینی را که غالباً از لوازم تجزیه ناپذیر آن می دانند رد می کند. وی سرانجام در 1910 عصاره اندیشه و عقیده ی کلی خود را در نشریه Allgmeine volkswirtschaftlehere منتشر کرد که در آن جهان اقتصادی به صورت بازار عظیم دوران ثروت در نظر گرفته شده است. علاوه بر انگاره ی بس جالبی راجع به بحرانهای اقتصادی که مجال بحث آن در اینجا نیست، بدیع ترین نکته تألیف وی، به عقیده ی ما، نظریه ای است راجع به تقسیم محصول اجتماعی بین کارگران و سرمایه داران. در اندیشه ی وی جمیع اموال(مادی) مخلوق کار است و حتی ممکن است آنها را به نسبت میزان کار هم سنجید. پس درآمد سرمایه دار از کجا بدست می آید؟ درآمد مذکور(برخلاف آنچه عقیده ی مارکس است) حاصل استثمار کارگران در زمینه ی تولید ثروت نیست؛ بلکه از آنجا بدست می آید که کارفرما به هنگام فروش علاوه بر مبلغی که نماینده ی مزد پرداختی به کارگران است، مبلغ دیگر متناسب با ربح سرمایه های خویش بر قیمت کالاها می افزاید. بنابراین سرچشمه ی سود کارفرما در زمینه ی دوران ثروت است. ولی این افزودن بر قیمت فروش از چه راه و به چه ترتیب موجب استفاده کارفرما می گردد، زیرا با شرایط و اوضاع و احوال موجود کارگران قادر نخواهند بود بیش از قدرت خرید دستمزدهای خود کالا برای مصارف خویش خریداری کنند و یا به عبارت دیگر نمی توانند تمام کالائی را که خود ساخته اند باز خرید نمایند؟ لکسیس می گوید باید در نظر داشته باشیم که تولید کارگران منحصر به اجناس مورد مصرف آنها نیست بلکه برای سرمایه داران هم تولید کالا می کنند. با مزدی که کارگر برای تولید اشیاء مورد مصرف سرمایه داران می گیرد قادر می شود که اشیاء مورد حاجت خود را به قیمت بازار یعنی با احتساب سودی که درآمد کارفرما را تشکیل می دهد خریداری کند. سرمایه داران هم در خرید اشیاء مورد مصرف خود ربحی را که در قیمت اشیاء داخل شده متقابلاً به یکدیگر می پردازند. پس به عنوان طبقه تغییری در وضع آنان حاصل نمی شود، ولی برای هر کارفرما منفرداً مبلغ سود متناسب با سرمایه ای است که به کار برده است. بدین ترتیب ممکن است بزرگترین ایرادی را که در نتیجه توضیح مارکس بر جریان برداشت سود وارد شده است برکنار زد. توضیحی که مارکس از تولید اضافه ارزش بوسیله ی کارگر و برداشت آن از طرف کارفرما می دهد بسیار زیرکانه است. چنانکه ملاحظه می شود لکسیس کاملاً تحت تأثیر نظریه های مارکس و رودبرتوس واقع شده و می توان گفت قسمت قابل بقاء دریافت های آنان را مورد استفاده خویش قرار داده است. کتاب وی با وجود همه ی ایرادها که برانگیخته یکی از جالبترین و بدیعترین نشریه های سالهای قبل از نخستین جنگ جهانی است. در عین حال به سؤالی که پرودن مطرح کرده بود:« چرا کارگران نمی توانند همه محصولات خود را با دستمزدهای خود بازخرید نمایند؟ » و شکایت داشت که هرگز موردبحث واقع نگردیده جواب داده شده است.
منبع: ژید، شارل؛ ریست، شارل؛ (1380)، تاریخ عقاید اقتصادی(جلد دوم: از مکتب تاریخی تا جان مینارد کینز)، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ سوم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}